سپهسالار قورباغه1   2009-06-22 11:57:02

سپهسالار قورباغه 1

اگر جناح راست بگذارد، صدای فریاد مردم به گوش تصمیم سازان می رسد. بر خلاف کسانی که اصرار دارند برای بحران موجود هیچ راه حلی نیست من معتقدم راه حل ها هست. اولیش ورود مجلس به ماجراست، به گمانم کسی مانند علی لاریجانی کاملا این ظرفیت را دارد که از این محمل گره گشائی کند. دیگری تصمیم شورای نگهبان به بازشماری همه صندوق ها زیر نظارت هیات معتمدان و در برخورد با وسعت تقلب ها لغو انتخابات است. البته راه پسندیده تر استعفای آقای احمدی نژاد است و تجدید انتخابات ریاست جمهوری.

این که گفتم اگر جناح راست بگذارد از آن روست که تاکنون بخش افراطی جناح راست مانند همه همگنان خود در دنیا، از شورش و ناآرامی استفبال کرده چرا که در آن صورت توانسته به خشونت متوسل شود. این جناح اصولا خشونت زی است، و این داستان امروز و این جا نیست.

این که امروز روز کسانی مانند میرحسین موسوی و مهدی کروبی به روند قانونی [شکایت به شورای نگهبان] امیدی ندارند و عملا یکی از ترمزهای بحران و یکی از گرانیگاه های قانون اساسی برای باز کردن گره ها از کار افتاده، تنها و تنها مربوط به سلیقه آقای جنتی است که بیست و اندی سال است بر اساس نقشه راهی که راست های افراطی طراحی می کنند راه می سپرد.

نیروی جوان ایران باید بداند که این گروه ها هر کدام شناسنامه ای دارند نه میرحسین موسوی دیروز وارد صحنه شده و نه دشمنی راست افراطی با او امروزی است و نه کینه شان با محمد خاتمی با مهدی کروبی. آیت الله منتظری هنوز زنده است و اینان نتوانسته اند وی را دفن کنند گرچه "شیخ ساده لوحش" می خوانند. باری کشمکش امروز عمقی نهانی دارد.

حقانیت جنبش سبز از همین جا قابل اندازه گیری است که سپاه پاسداران – هر چند در این سال ها برخلاف عقل و عرف و نظر بنیان گذار جمهوری اسلامی به سیاست کشانده شده – هنوز به میدان نیامده و درست همین است که نیاید. چرا که از این جنبش خطری نظام و کشور را تهدید نمی کند. اما لباس شخصی ها را فرستاده اند و لباس شخصی ها بدون توجه به این که روزها در کدام اداره کار می کنند ارتش خصوصی جناح راست هستند. ترور سعید حجاریان، ترور روشنفکران و قتل های زنجیره ای، کشتن عزت الله ابراهیم نژاد و حمله سبعانه به کوی دانشگاه تهران و بسیاری از امور دیگر از این هاست تا آخرینش که قتل فجیع ندا صالحی در خیابان های پریروز باشد.

مسوول پروژه ؟
تاثیر اعتراض مدنی مردم ایران همین بس که کسی مانند حسین شریعتمداری که وقتی هوا آفتابی است رجز می خواند و خبر از فرمان بریدگی خود و دوستان می دهد و تهدید به کشتن هزاران می کند، این روزها هیچ نمی نویسد سهل است کیهان نازکدل شده به کسانی که در خارج از کشورند ایراد می گیرد که چرا مردم را تحریک می کنید. نمی گوید خود با این مردم چه کرده است.

البته خبرها حاکی است که جناب شریعتمداری مسئول پروژه انقلاب مخملی و هدایت بازجوئی هائی است که در اوین صورت می گیرد، بر اساس این طرح پیداست که قرارست چند نفری اعتراف کننند که از پادگان اشرف آمده اند و عده از آمریکا پول گرفته اند و چند نفری هم قرارست بین فائزه هاشمی و بهزاد نبوی و مشارکت خط تسبیح بکشند و آن ها را به خانه عنکبوت وصل کنند و خلاصه احلام یک ذهن خیالاتی را به شکل یک پروژه امنیتی به خورد کسانی دهند که باورشان هست.

اما حتی اگر این خبر درست باشد به نظرم این پروژه به جائی نمی رسد، حرکت شفاف تر از آن است که گمان می رفت. حتی در اجتماع های اعتراضی جلو سفارت های ایران در کشورهای مختلف دیدیم وقتی مجاهدین و اتحادیه کمونیست کارگری قصد مداخله داشتند جمع حاضران با این استدلال که شما رای نداده بودید که حالا طلبش کنید از آنان دوری جستند. پس می توان گفت با هیچ سریش و چسبی خواست های مدنی مردم به دشمنانشان چسباندنی نیست. حتی اگر استاد چربدستی مانند آقای شریعتمداری بدان مشغول شده باشد.



نام
پیام
Write all letters which are not black!
حروفی که سیاه نوشته نشده در پنجره وارد کنید.

روز نوشتها

یادها

شعرها

از دیگران

من و جنهایم

داستانها

انتخابات